صوفي و چراغ جادو (ابراهيم حسن بيگي)
«صوفی و چراغ جادو» داستان پسربچه 12 سالهای است به نام صوفی که در یک روستای ترکمن نشین زندگی میکند. او به عنوان شخصیت اصلی این داستان آرزوی اسبی دارد تا بتواند با آن در مسابقات شرکت کرده و یک سوارکار خوب و مشهور شود، اما از بد روزگار موقعیت مالی پدر خانواده طوری است که حتی امکان ثبت نام تنها پسرشان را در مدرسه راهنمایی در روستایی دیگر ندارد چه رسد به اینکه برای او اسب سوارکاری تهیه کند. علاقه صوفی به اسب باعث میشود تا در اسطبل پولدارترین فرد روستا به نام طواق حاجی و در کنار به جان دوست پدرش و مربی اسبهای طواقحاجی مشغول به کار شود.
هرچند که غفور، پسر طواق حاجی با صوفی در یک گروه سنی هستند و میانه خوبی هم با یکدیگر ندارند اما با این همه صوفی گوشه و کنایه غفور را تحمل میکند و مسئولیت تمیز کردن اسطبل و رسیدگی به اسبها را به عهده میگیرد. صوفی در اسطبل با اسب مریض احوالی مواجه میشود که فقط مصرف کننده است و حتی قدرت برخاستن از جای خود را ندارد. صوفی تصمیم میگیرد این اسب را طوری قبراق کند و سرحال بیاورد تا مثل سایر اسبها برای سوارکاری مناسب شود. گذاشتن اسم تیزتک بر روی این اسب (هرچند که تمسخر دیگران را به همراه دارد) شروع کار قهرمان این داستان است. چند روز بیشتر از شروع کار صوفی در اسطبل نمیگذرد که با راهنمایی غول چراغ جادو جسارت پیدا میکند و از بهجان میخواهد که این اسب را در اختیار او قرار دهند، بهجان هم این موضوع را با طواق حاجی در میان میگذارد و رضایت او را میگیرد...
علاقه مندان به اين كتاب مي توانند براي تهيه آن به كتابخانه عمومي شهدا مراجعه نمايند.
وبلاگ کتابخانه عمومی شهدا عنبرآباد...
ما را در سایت وبلاگ کتابخانه عمومی شهدا عنبرآباد دنبال می کنید
برچسب : معرفی کتاب ماه در چاه,معرفی کتاب ماه غریب من,معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو,معرفی کتاب ماه مبارک رمضان,معرفی کتاب ماه, نویسنده : anbarabadlibo بازدید : 180 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 12:35